به گزارش سرویس سیاسی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ به دنبال افشاگری و سخنان آتشین و اعلامیه صریح امامخمینی علیه لایحه کاپیتولاسیون در 4 آبان 1343 و توزیع گسترده آن در تهران، اقدام ننگینی که رژیم پهلوی درصدد مخفی نگه داشتن آن بود، آشکار شد و موجی از انتقاد علیه رژیم پهلوی به راه افتاد. متعاقب آن رژیم پهلوی در 13 آبان 1343 امام خمینی را دستگیر و به ترکیه تبعید کرد. تبعید امام خمینی واکنش مردم را برانگیخت و سبب خوشحالی موافقان رژیم پهلوی از جمله آمریکا شد.
موضع امام نسبت به کاپیتولاسیون
امام در بخشی از سخنان خود در خصوص لایحه کاپیتولاسیون در تاریخ 4 آبان ماه 1343 بیان فرمودند: «قانونی به مجلس بردند که در آن اولاً ما را ملحق کردند به پیمان وین و ثانیاً الحاق کردند به آن که تمام مستشاران نظامی امریکا با خانوادههایشان با کارمندان فنیشان، با کارمندان اداریشان، با خدمهشان و با هرکس که به آنها بستگی دارد از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند. اگر یک خادم امریکایی، یا یک آشپز امریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کنند، زیر پای خود منکوب کند پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد! دادگاههای ایران حق محاکمه ندارند! باید پرونده به امریکا برود و در آنجا اربابها تکلیف را معین کنند.
دولت سابق این طرح را تصویب کرده بود و به کسی نگفت. دولت حاضر این تصویب نامه را چندی پیش به مجلس سنا برد و با یک قیام و قعود مطلب را تمام کرد و باز نفس شان در نیامد، چند روز پیش این تصویبنامه را مجلس شورا بردند و در آنجا صحبتهایی شد بعضی از وکلا مخالفتهایی کردند لیکن مطلب را گذراندند با کمال وقاحت گذراندند دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد ملت ایران را از سگهای امریکایی پستتر کردند! اگر کسی یک سگ امریکایی را با اتومبیل زیر بگیرد او را بازخواست میکنند حتی اگر شاه ایران یک سگ امریکایی را زیر بگیرد مورد بازخواست قرار میگیرند، ولی چنان چه یک آشپز امریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد، کسی حق تعرض ندارد.»
واکنش دربار به مواضع امام
بعد از سخنرانی مهم امام خمینی در 4 آبان 1343، اعتراضات گستردهای در میان مردم شکل گرفت. این وقایع نخست وزیر را سخت به وحشت انداخت. سرلشکر فردوست معاون وقت ساواک نقل میکند که شب 13 آبان نخست وزیر با عدهای دیگر مهمان شاه بود. منصور نیم ساعت با محمدرضا شاه صحبت کرد. شاه فردوست را صدا زد و گفت: ببین نخستوزیر چه میخواهد؟ منصور گفت: هر چه سریعتر آیتالله خمینی باید به ترکیه تبعید شود. فردوست با سرلشکر پاکروان رئیس ساواک تلفنی صحبت کرد. آنگاه پاکروان تلفنی با شاه صحبت کرد و دستور تبعید امامخمینی را گرفت. همان شب به سرهنگ مولوی رئیس ساواک تهران مأموریت دادند تا به همراه نیروهایی از هوابرد به قم برود و ایشان را دستگیر و به تهران آورده و صبح فردا با هواپیما به ترکیه تبعید نمایند.
گمان میرود نقشه تبعید حضرت امام (ره) در مدت طولانیتری صورت گرفته باشد؛ زیرا دستگیریی شخصیت اجتماعی و مذهبی مانند حضرت امام والاتر از این بود که شب تصمیم بگیرند و نیمه شب عمل کنند و صبح با هواپیما به یک کشور بیگانه تبعید کنند. لااقل برای هماهنگ کردن با دولت ترکیه چند روزی فاصله نیاز بوده است. به احتمال زیاد شب 13 آبان نخستوزیر گزارش پیشرفت کار را میداده است.
طبق اسناد موجود، رژیم پهلوی در مورد دستگیری امامخمینی در 13 آبان بر اساس تجربیات گذشته دو اصل را مبنای کار قرار داد:
1ـ اقدامات احتیاط آمیز برایی پیشگیری از بحران
2ـ اصل مخفیکاری
هنگامه تبعید
بر اساس گزارش رئیس شهربانی قم از نظر اهمیت مأموریت، از چهار روز قبل منزل آقای خمینی بهوسیله این مأمورین اطلاعات در 24 ساعت تحت مراقبت قرار گرفت. طبق همین گزارش، مأمورین عملیات دستگیری امام «تا ساعت 3 صبح» همان روز از مأموریت مطلع نبودند و مأمورین را به عنوان ایراد «از نحوه خدمتی» از ساعت 12شب «بهمنظور مؤاخذه» نگه داشتهاند و ساعت 3 بامداد موضوع را به آنها ابلاغ کردهاند. «کلیه ارتباط تلفنی داخلی و کاریر به علت عیب فنی» تا ساعت 8:30 از کار افتاده بوده و ظاهراً این کار توسط ساواک انجام شده که خبر به بیرون درز نکند.
گرچه گزارشهای شهربانی و ساواک قم نشانگر رقابت شدید بین این دو سازمان و سعی آن دو برای با اهمیت جلوه دادن کارهای خودشان است، ولی مجموع گزارشهای ساواک و شهربانی دلالت بر پیشگیری و پنهانکاری میکند و نشان میدهد رژیم از یک هفته قبل تصمیم بر دستگیری حضرت امام داشته و پیشبینیهای لازم را اتخاذ کرده است.
بامداد روز 13 آبان 1343 پاسی از نیمهشب گذشته بود که صدها کماندو و چترباز بیت امامخمینی را به محاصره درآوردند. امامخمینی که در آن لحظات مشغول راز و نیاز با خداوند بزرگ بود، با شنیدن سر و صدای مأموران متوجه تصمیم رژیم شد، مهر امضای خود را به بانو سپردند و به خانم فرمودند: «شما را به خدا میسپارم» و خود از در اندرونی به کوچه آمدند. مأمورین با مشاهده آیتالله دور وی جمع شدند و امام را به اتومبیل راهنمایی کردند.
چند لحظه بعد سرهنگ بدیعی رئیس ساواک قم به تهران در چند جمله کوتاه اعلام کرد: «کار تمام شد. ساعت 5:15 به طهران اعزام گردید. صحن، مساجد، خیابانها پاس گمارده شد» و افراد اعزامی از تهران و شهربانی قم «در کلیه نقاط حساس شهر گمارده شدند... کلیه منازل آیات تحت کنترل و مراقبت شدید قرار گرفت و از رفت و آمد اشخاص» جلوگیری به عمل آمد. «مدرسه تحت کنترل و مراقبت قرار داده شد».
امامخمینی را مستقیم به فرودگاه بردند و سوار بر هواپیمای نظامی 130ـ C کردند که از قبل «به فرمان مطاع شاهانه» مقرر بود از تهران به ترکیه پرواز کند. هواپیمای نظامی حامل رهبر نهضت مردم مسلمان ایران ساعت 8 صبح از فرودگاه تهران به مقصد ترکیه پرواز کرد. اولین کلام امامخمینی خطاب به افسر مأمور، سرهنگ افضلی این بود: «من برای دفاع از وطنم تبعید شدم».
واکنشها به تبعید رهبر مستضعفان
هواپیما پس از سه ساعت و نیم در فرودگاهی در 35 کیلومتری آنکارا به زمین نشست. یک مأمور ترک امامخمینی و افسر همراه را به «هتل بلوار پالاس، طبقه چهارم، اتاق 514 که قبلاً آماده شده بود» برد و فردا از آنجا به یکی از محلات آنکارا در طبقه هشتم منتقل شدند. ساعت 2 بعدازظهر 13 آبان رادیو ایران اعلام کرد: «طبق اطلاع موثق و شواهد و دلایل کافی چون رویه آقای خمینی و تحریکات مشارالیه بر علیه منافع ملت و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی کشور تشخیص داده شد؛ لذا در تاریخ 13 آبان ماه 1343 از ایران تبعید گردید».
پس از تبعید امامخمینی کاردار سفارت آمریکا طی پیامی به آمریکا اظهار خوشحالی کرد و نوشت: «سرانجام ما توانستیم از شر آن پیرمرد... که چوب لای چرخ ما میگذاشت راحت شویم. کله گنده محلی دستور اخراج او را داده بود. در حال حاضر او در یکی از هتلهای درجه 2 ترکیه اقامت دارد». چندی بعد حضرت امام با تکیه به ایمان الهی و قدرت مردم توانست نظام 2500 ساله شاهنشاهی را سرنگون سازد و انقلاب را به صاحبان حقیقی آن یعنی مردم تحویل دهد.
گزارش از عرفان عباسی